Tuesday, July 3, 2012

آش و کشک خاله



هنوز که برنگشته. آخرین خبری که داریم این است که دیشب خانه‌ی خاله را ترک کرده و  به خانه‌ی دایی علی محبوب‌اش رفته و تا کنون هیچ نوع علایم دل‌تنگی برای پدر و مادر عزیزش نشان نداده است. بی وفا نمی‌کند  لااقل کمی حفظ ظاهر کند.

دیروز صبح از خواب بیدار شده و رفته سراغ خاله که: خب! برنامه‌ی امروز چیه؟
خندیده‌اند و گفته‌اند: می‌خوایم آش بپزیم.

* حسودی به سحر از برای آش و کشک خاله.

No comments: