Tuesday, July 19, 2011

نوشته ها چه شکلی اند؟



صدا زد که بیا ببین چی کشیدم.
-          ممم...چیه خب؟ چی کشیدی؟
-          نوشته‌اس! نوشته کشیدم دیگه.



Saturday, July 9, 2011

رصد آسمان شب




- بابا زود بیا! ببین ماه خراب شده.
-نخیر خراب نشده! یه تیکه ابر گوشه‌ی ماه رو گرفته. ابر که بره ماه دوباره همون‌جوریه.
*
-          بابا بیا! ماه دیگه نیست!
-          غروب کرده!
-          چی شده؟
-          رفته یه جای دیگه.

*
- پس ستاره‌ها کجان؟
-همو‌ن‌جا تو آسمون.
-پس چرا من ممیبینم‌شون؟
 (چی بگم؟ شهره دیگه. آسمونش کجا بود؟ همین ماه هم که پیداس از سرمون زیاده.)
*
خوشحال و شنگول آمد که خبر دهد یک ستاره کنار ماه چشمک می‌زند. نکته این جا بود که ستاره‌ی خیلی کم نوری بود و خودم به زحمت دیدمش. برای دیدنش باید  دقت می‌کردیم.