Friday, July 12, 2013

خطر تله کابین برای غول ها



یک سر نخ کاموا را به میز کامپیوتر بسته بود و از روی میله‌ی  بارفیکس ردش کرده بود و سراسر سالن را رد کرده بود و بسته بودش به پایه‌ی میز پذیرایی.
دیدم یک چیزی کم است. یک لیوان کاغذی را برداشتم و با گیره‌ی  موی سر وصلش کردم به نخ و یک عروسک گذاشتم داخلش و سر خورد پایین.  گفتم: بفرما! اینم تله‌کابین.
خیلی خوش‌حال شد و حالا بعد از دو روز هنوز این تله‌کابین وسط خانه بر قرار است و هربار که خواب‌آلوده از اتاق بیرون می‌آییم هی گیر می‌کنیم  به نخ تله کابین‌مان.

No comments: