شب بود، ماه پشت ابر ... هی یادش به خیر آن وقت ها که ماه زده می شدیم... سحر هم شام پنجمش را خورده بود و شنگول کنار مادرش روزنامه می خواند. ایناها:
بعد ناگهان بابا یک مقاله جالب در روزنامه کشف کرد. این روزها مقاله ی جالب کمتر در روزنامه ها پیدا می شود. ایناش:
1 comment:
سلام خیلی نازه کوچولوتون من یه ناشناسم اتفاقی وبلاگتون رو دیدم گفتم بهتون بگم خدا ایشاللا این کوچولو رو خوب و خوش در کنار مامان باباش نگه داره
Post a Comment