ما تلاش می کنیم تا سحر کلمات فرهنگی مثل سلام را یاد بگیرد ولی انگار پراگماتیست تر از آن است که وقتش را با این کلمات لوس تلف کند و فقط تکرار می کند: می خوام/ ادنه یعنی بده.
*
مدت هاست که با سحر کلاغ پر بازی نکرده ایم، دیشب وقتی بین حرف ها اسم کلاغ را شنید فورا انگشتش را گذاشت روی زمین.
*
توی مجتمع پارک یک آرایشگاه مخصوص بچه هاست. سعی کرده اند محیطی باشد که بچه ها را نترساند. به شان جایزه می دهند و اطرافشان اسباب بازی می چینند و این کارها. در مورد سحر که فایده ای نداشت و از اول تا آخر با آخرین توانش جیغ و فریاد زد. بچه عقلش که نمی رسد نزدیک بود از کمد اسباب بازی ها یک توپ پلاستیکی دوزاری را بردارد که مجبور شدم دخالت کنم تا یک بازی منچ دوزاری را بردارد . این جوری وقتی خوابیده بابا و مامانش دست کم می توانند چند دست منچ بازی کنند.
*
در آرایشگاه وقتی از کولی بازی دخترم عذر خواهی کردم گفت عادت دارد و چیز مهمی نیست و اضافه کرد: فقط سختیش این بود که این خانوم هم مثل باباش مو نداره.
Saturday, February 7, 2009
پراکنده
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment